پیش نوشت: این سوالات ادامه ی سوالاتی هستند که شاهین کلانتری در این پست نوشته است، سوالات یک تا شش را هم اینجا جواب داده ام.
7- فقط سه خط درباره ی برنامه تان برای تابستان امسال بنویسید.
الان 21 روز از تابستان گذشته. کار، شنا، خواندن و نوشتن جزء برنامه های من هستند و البته فقط مختص تابستان نیستند. اولی را خیلی دوست ندارم و برای دومی، فقط تصمیمش را گرفته ام. اشتیاقم برای خواندن و نوشتن زیاد است اما در اینکه چه کتابهایی بخوانم هنوز به نتیجه ای نرسیده ام.
8- فقط سه خط درباره ی بهترین دوستانتان بنویسید.
آدمهای مهمی بودند و هستند در زندگیم، چه آن موقع که حضور فیزکیشان را در کنارم داشتم،چه الان که ساعتها از هم دوریم. مهربانند و نیوشنده ی بسیار مناسبی برای حرفهایم. جای خالی آنها را در زندگیم احساس میکنم. یکی از اینان فریباست، مثل اسمش فریبنده و زیباست.
9-فقط سه خط درباره ی بزرگترین حسرت زندگیتان بنویسید.
در دفترم نوشتم.
10- فقط سه خط بنویسید به روزهای شنبه چه احساسی دارید؟
بعد از غروب جمعه، فکر کردن به شنبه برایم کمی دلهره آور است و سعی میکنم این احساس را نادیده بگیرم. شروع شنبه و آغاز کار روتینم را دوست ندارم اما بعد از گذشت یکی دو ساعت، سرزندگی و انرژی شنبه به من هم منتقل میشود و احساسم را خوب میکند.
11- فقط سه خط بنویسید بیشترین تاثیر مثبت را چه کسی در زندگیتان داشته؟ چگونه؟
در دوران تحصیلی راهنمایی، معلم ریاضی ای داشتیم که وقتی جواب سوالی را میدانستیم و فریادکنان و مَن مَن کنان میخواستیم جواب بدهیم، با عصبانیت میگفت: «هیچ وقت تا کسی از شما نظرتان را نخواسته،حرف نزنید.» بعد ازسالها هنوز این حرفش در ذهنم مانده و فکر میکنم تاثیر بسیار زیادی از ایشان و این جمله ی کاربردیش گرفته ام.
دوست دارم در سوال بالا به جای «چه کسی»، «چه چیزی» را جایگزین کنم و جواب بدهم؛
رفتنم به دانشگاه شهر تهران، نه صرفا خود دانشگاه. دور شدن از محیط قبلیم، آموخته های زیادی به من یاد داد.فهمیدم دنیای بهتری هم میشود وجود داشته باشد و البته میتوان جور دیگری زندگی کرد.
12- دوست دارید چه چیزهایی را در روند رشد خود تغییر دهید؟
در دفترم نوشتم.