بهمن هم گذشت. با همه ی روزهای خوش و ناخوش. با همه ی خاطره های تلخ و شیرینی که بر روح ما نقاشی کرد و رفت اما یادگاریهایش بر دل ما ماند. با همه ی روزهای تکراری ای که در خاطرمان نماند.
بهمن روزهای کشدار زیادی داشت. انگار روزها گذشته بود و اما همچنان همان روز بود، روزهایی متلاطم و نا آرام، روزهایی پرابهام و بارانی.
بهمن روزهای شاد زیادی هم داشت روزهای سفر و تجربه های جدید.
عجیب است که در یک روز و یک ساعت، لحظه هایی باشد که برای یکی سراسر شادی است و برای آن دیگری سراسر غم. بهمن از این لحظه ها زیاد داشت.
منتظر بودم تا این ماه تمام شود. می دانم منتظر بودم تا ثانیه هایی را از دست بدهم که هیچ وقت بر نمی گردند اما در انتظار این بودم تا این ابرهای غم دور شوند از این زمینی که تشنه ی باریدن امید است.
بهمن گذشت با اتفاقهای عجیبش