پیش نوشت: شاید این نوشته (الان و بعدها) باعث خجالتم شود که چرا با دانش وتحقیق بیگانه ام اما اینجا مینویسم تا یادم بماند میشود دوباره شروع کرد.

ترم آخر بود، واحد سمینار (انتخاب یک موضوع مرتبط با رشته تحصیلی و present آن) داشتیم، از همان ترم اول مبهم وار درموردش صحبت میکردیم.

دوره ی ورودی ما، اولین دوره بعد از تفکیک دانشگاه تهران و ایران بود. یعنی به راهنمایی هم رشته ای سال بالاتر به راحتی دسترسی نداشتیم.(این را گفتم که اوضاع کار بیشتر دستتان بیاید و متوجه شوید چقدر بی راهنما بودیم!)

اوایل همان ترم، در اتاق استاد راهنما،دکتر اصغر مازیار،( ایشان کارشناس فوتبال هم هستند) جمع شدیم و درمورد سمینار توضیح دادند؛ گردآوری مقاله های لاتین از سال 2010 تا 2015 ، درمورد تصویربرداری پزشکی و یا رادیوبیولوژی و حفاظت در برابر اشعه ، ترجمه، خلاصه، ساختن پاورپوینت و ارائه ی آنها.

همهمه ای شد، اوضاعی داشتیم!

مهلت دو هفته ای تعیین شد برای انتخاب موضوع.

موضوع مورد علاقه ی من MRI بود. اما نمیدانم در چه موردی؟! (چقدر کلی!)

با خانم دکتر فتحی تماس گرفتم. دانشجوی دکترای فیزیک پزشکی دانشگاه تهران. با ایشان به واسطه ی دوره های آموزشی MRI دانشگاه تهران آشنا شدم. ایشان فیلد تحقیقاتی خودشان را پیشنهاد دادند، Perfusion MRI

راستش این موضوع را خیلی جدی نگرفتم، به نظرم موضوع خیلی سختی بود. 

دوستان، همکلاسیها در تاب و تاب این ارائه! یادم نمیرود برخی از دوستان کاغذ به دست با انواع مقاله برای مشاوره،به استاد راهنما مراجعه میکردند!

یک ماه به ارائه مانده، بعضی از دوستان برای بعضی دیگر از دوستان، تمرین present میکردند.(یعنی تا این حد کار را جلو برده بودند!). دیدن این دوستان مضطربم میکرد اما خب این اضطراب دیری نمی پایید!

در همان زمان، از طرف دانشگاه تهران قراربود دوره ی آموزشی Perfusion MRI برگزار شود. خیلی خوشحال شدم، فرصت بسیار خوبی بود اما تردید داشتم آیا هنوز این موضوع مناسبی برای ارائه است!(بعضی وقتها چقدر این تردیدها بیجا هستند.)

در کلاسهایش شرکت کردم. مبحث سنگینی بود اما نهایت تلاشم را کردم که یاد بگیرم. و واقعا برایم مفید بود، مقاله ها را بهتر متوجه شدم.

موضوع نهایی را انتخاب کردم؛مقایسه MRI معمولی و Perfusion MRI در بیماران MS

دو هفته به ارائه مانده.به وخامت اوضاع پی میبرم.من اما زن اقدامهای لحظه ی آخر هستم. مقاله ها را ترجمه و خلاصه میکنم. 

سه روز مانده به ارائه، همه چیز آماده است. 

برای بیست و شش نفر ، زمان ارائه دو روز تعیین میشود. من روز دوم ارائه دارم. 

از ارائه ام راضی هستم.