هیچ وقت... هیچ وقت را نمی دانم اما بیشتر وقتها عکاس خوبی نبوده ام، مگر اینکه سوژه آن چنان زیبا بوده که نواقص عکس گرفتن مرا پوشانده.

در سفری دو روزه به آبادان و در جاده ی اهواز- خرمشهر که جاده را اشتباه رفتیم و الان فکر می کنم بعضی وقتها چه خوب است که آدم اشتباه کند، ابتدا غروب پاییز و بعد رود اروند تسلیمم کرد تا این مناظر را ثبت کنم.

از ماشین پیاده شدیم. راه خاکی باریکی بود که با گذشتن از آن، رود اروند را بی هیچ فاصله ای از نزدیک می شد دید. و ریل قطار، احساس می کردم چه کشف بزرگی کرده ام. 

 

 

برایم صحنه ای پرابهت و وهم انگیز بود. تا چشمم می دید، وسعت آب بود و نسیم سردی که مادر موجهای کوچک و تند بود.

  

 

ریل قطاری که نزدیک اروند رود و با فاصله از جاده ساخته شده بود.

 

به تعبیر اگزوپری، دو شال صدفی سفید رنگ هم در آسمان دیدیم.