داستان همشهری - دو

مجله داستان همشهری بخشی دارد به نام مسابقه داستان یک خطی که مورد علاقه ی من و شاید بسیاری از خواننده های این مجله باشد.مسابقه شامل تصویریست که باید در مورد آن جمله ای طنز نوشت. 

تصویر زیر مربوط به مسابقه ی تیرماه است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

کارهای کوچک عملی- یک

پیش نوشت یک: این کارهای کوچک عملی را از بلاگ شخصی فواد انصاری یاد گرفته ام.

پیش نوشت دو: از اول ماه برنامه ی حسابداری خانه ما را روی موبایلم نصب کرده ام و نسبت به خرجهایم دقت بیشتری دارم و تا حد امکان خرجهایم را کمتر کرده ام.

دیروز منتظر اتوبوس بودم. هوا مثل روزهای قبل، مثل روزهای قبلتر، به شدت گرم بود. خانم جوانی کنارم ایستاده بود، رنگ پریده به نظر میرسید. چادرش که را مرتب کرد، متوجه شدم باردار است. خواهر من هم باردار است و احساس میکردم او هم چقدر اذیت است. گفت امتحان داشته و مجبور شده بیرون بیاید. نمیتوانست سرپا بایستد. کمی آنطرف تر در سایه نشست.

اولش مردد بودم که برایش خوراکی شیرینی، نوشیدنی ای، چیزی بگیرم. اما از مغازه ی همان اطراف، برایش بیسکوییت و آبمیوه گرفتم. خیلی تشکر کرد و اصرار داشت پولشان را حساب کند. قبول نکردم. به او گفتم توام مثل خواهرم هستی. حس خوبی بود. اتوبوس هنوز نرسیده بود. بقیه راه را پیاده رفتم، آن زن هنوز آنجا بود.

الان که این مطلب را مینویسم با خودم میگویم کاش برایش تاکسی میگرفتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

از زندگی این مردمان

  

               

 

در اتوبوس نشسته ام. از شهر خودم به سمت اهواز میروم. روستاهای زیادی در مسیر هستند. روستاهایی که گاهی جمعیتشان به صد نفر هم نمیرسد.

با بعضیشان رو در رو صحبت کرده ام. مردمان صاف و ساده و رنجدیده ای هستند، به خصوص زنان و بچه هایشان که حتی گاهی بلد نیستند فارسی حرف بزنند.

مردمان این روستاها راضی اند، به هیچ هم راضی اند، مردمان جنگ و موشک و آژیر،مردمانی که روحشان را در سالهای جنگ جا گذاشته اند.

شهر با این همه شکوه و پیشرفت و این روستاها. که حتی هنوز در نیازهای اولیه زندگی خود مانده اند. تبعیض عجیبیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

از موسیقی تا حس خوب راهی نیست


موسیقی، موسیقی بدون کلام حالم را خوب میکند. شبیه دوستیست که آرامت میکند، دوستی که میگوید غصه نخور، بیا من و تو بنشینیم کنار هم، چای بهار نارنج بنوشیم و لذت ببریم از همین لحظه، همین اکنون. به درک که بعضی چیزها درست نمیشوند.

آهنگ لیبرتانگوی آهنگساز آستور پیاتزولا، عجیب این حس را برایم تداعی کرد. این آهنگ را در آلبوم از نهان تا بیکران نیلوفر محبی پیدا کردم. چقدر خوب این آهنگ را نواخته.

 

* این آلبوم را از سایت بیپ تیونز میشود تهیه کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

نقش تو در خیال من

 

یکی از چیزهایی که حالم را خوب میکند و حس خلسه وار خوبی به من میدهد، دیدن و خواندن تابلوهای سایت میم تیم است. تابلوهای رنگارنگ و زیبایی که روان آدم را تازه میکند و شعرهایی که دوست داری بلند بلند برای خودت بخوانی. تابلوی "وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من "را هم برای دوست عزیزی هدیه گرفته بودم و از دیدن آن بسیار خوشحال شد.

شعر از سعدی بزرگوار است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

چند تمرین سه خطی - سه



ادامه ی تمرینهای سه خطی را اینجا مینویسم.

 

13-در مورد بزرگترین شکست و نا امیدی خود بنویسید.

در دفترم نوشتم

 

14- درباره ی سه دلیل عمده ی شادی خود بنویسید.

 شادی، توجه و تمرکز بیشتری برایم می آورد. باعث میشود بیشتر بخوانم، بیشتر بنویسم. در هنگام شادی حتی ممکن است از چیزهای کوچک بی اهمیت هم لذت ببرم و حس بهتری نسبت به خود، دیگران و جهان اطرافم داشته باشم. در شادی خلاقیت هست، امید هست، نور هست. اصلا شاید به خاطر همین حس شادمانیست که جهان این همه زیباست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

هر کسی در زندگی باید یک مهربان داشته باشد


 

از وقتی پست " تلگرام | غر زدن ممنوع!" شاهین کلانتری را خوانده ام، سعی میکنم کمتر غر بزنم و بیشتر درمورد احساس خوب بنویسم. پس این علامتِ [...] را بگذارید جای غرغرهایم.

[...] امروز چهارمین باری است که دوستی را که مشاور هم هست، می بینم. نامش مهربان است. در دفترش منتظرش هستم. تعدادی کتاب در قفسه ی کتابهایش دارد. حوصله ندارم بخوانم. تلگرام در این بازی برده بود.تگرامم را چک کردم و کمی بعد وارد اتاق دوستم شدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

از مثنوی مولانا تا مثنوی موسوی گرمارودی

 

برای خرید کتاب به کتابفروشی ای که کتابهای دست دوم میفروشد رفتم. بعضی وقتها از خرید از این کتابفروشیها احساس بهتری دارم و با خودم میگویم وقتی میشود کتابی را با قیمت پایین تری خرید چرا باید پول بیشتری دهم؟ با پول باقیمانده هم میشود کتاب دیگری خرید. 

گاهی فکر میکنم این نوع کتابهای دست دوم، زنده تر و پرشورترند و راحت تر میشود با آنها ارتباط برقرار کرد. یک جورهایی انگار خودمانی ترند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

چند تمرین سه خطی - دو


 

پیش نوشت: این سوالات ادامه ی سوالاتی هستند که شاهین کلانتری در این پست نوشته است، سوالات یک تا شش را هم  اینجا جواب داده ام.

 

7- فقط سه خط درباره ی برنامه تان برای تابستان امسال بنویسید.

الان 21 روز از تابستان گذشته. کار، شنا، خواندن و نوشتن جزء برنامه های من هستند و البته فقط مختص تابستان نیستند. اولی را خیلی دوست ندارم و برای دومی، فقط تصمیمش را گرفته ام. اشتیاقم برای خواندن و نوشتن زیاد است اما در اینکه چه کتابهایی بخوانم هنوز به نتیجه ای نرسیده ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی

از سری دوست داشتنهای من


پاهایم، راه رفتن، پیاده روی را دوست دارم. رفتن با پاهایم را دوست دارم. هروقت غمگینم، خوشحالم، پاهایم به کمکم آمده اند، آرامم کرده اند.

پاهایم را دوست دارم. رفتن را به من یاد داده اند، یکجا نماندن را، کوچ کردن را. به من یاد داده اند میشود دوباره راست قامت ایستاد. میشود مثل درخت نارون محکم بود.

اصلا به خاطر پاهاست که آدم این همه زیباست!

 

پی نوشت: در انتشار این متن تردید داشتم اما این پست شاهین کلانتری، مرا تشویق کرد به نوشتنش در اینجا. این پست او نیز درباره ی پیاده روی بسیار ارزشمند و کاربردی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نسرین سجادی